بی اعتنایی به نیازهای واقعی مردم، عامل موثر بر وارونگی افكار عمومی
به گزارش دانشگاه فارسی ضعف عملکرد مدیران و سیاستگذاری های غلط، وجود شکاف در اجتماع، سست شدن پایه های اعتماد عمومی و بی اعتنایی به نیازهای واقعی مردم همچون مواردی است که در مقاله ای به همت تعدادی از پژوهشگران این حوزه بعنوان زمینه های مؤثر در بروز پدیده وارونگی افکار عمومی، بر آنها تاکید گردیده است.
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه و آموزش ایرنا، مقاله پژوهشی با عنوان «شناسایی عوامل موثر بر بروز پدیده وارونگی افکار عمومی» در شماره جدید فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه (شماره زمستان) به قلم سپهر خلجی، رضا اسماعیلی و فائزه تقی پور انتشار یافته است.
این پژوهش برای نخستین بار با هدف شناسایی علل و زمینه های مؤثر در بروز پدیده وارونگی افکار عمومی توسط سپهر خلجی مدرس و پژوهشگر حوزه ارتباطات با روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شده است. محقق بدین منظور با برخی از خبرگان و صاحبنظران علوم ارتباطات، رسانه، جامعه شناسی و روانشناسی که در این حوزه از تجربه مواجهه با پدیده وارونگی افکار عمومی برخوردار بودند، مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انجام داده است.
یافته های این پژوهش علمی نشان داده است «وارونگی افکار عمومی»، پدیده ای چند بُعدی، موضوعی میان رشته ای و مسأله ای فرآیندی از جنس واکنش هاست که عواملی همچون احساس جامعه در خصوص صداقت نداشتن مسئولان، اختلال و تزلزل در اعتماد عمومی نسبت به کارگزاران، سلب اعتماد مخاطب نسبت به منبع ارسال پیام یا بسترهای ارتباطی، اثرگذاری رسانه های رقیب خارجی بر جهت دهی افکار مخاطبان، ضعف عملکرد نظام اطلاع رسانی، ساختار و رویکرد سنتی و انفعالیِ رسانه های رسمی در رویارویی با مخاطب، تجارب گذشته و تصورات ذهنی غالب در مخاطبان، فساد و تبعیض موجود در سیستم ها، ضعف ناشی از عدم توجه به ظرفیت های اقناعی، احساس شفاف نبودن از جانب مخاطب، ضعف عملکرد مدیران و سیاستگذاری های غلط، وجود شکاف در اجتماع، سست شدن پایه های اعتماد عمومی و بی اعتنایی به نیازهای واقعی مردم مهم ترین علل و زمینه های مؤثر بر بروز این پدیده به حساب می آید.
این پژوهش در بیان راهکارهای مقابله با این پدیده مسائلی مانند جلب و ارتقای اعتماد عمومی و مراقبت دائمی از آن، اولویت بخشی به مخاطب در فرآیند ارتباطی، توجه ویژه به مقوله اقناع در فرایند مدیریت پیام و به روزرسانی گفتمان رسانه بر اساس ظرفیت های اقناعی، شناسایی موضوعات با ضریب بالای فراگیری، درگیرسازی افکار عمومی، واکنش های فوری و مؤثر در برابر آنها، خنثی سازی عملیات جریان های رقیب، معارض و مهار اثرات تخریبی فضای مجازی در فرآیند ارتباطات را پیشنهاد داده است.
افکار عمومی بعنوان یکی از بحث انگیزترین موضوعات علوم اجتماعی است که این پژوهش علمی برای نخستین بار در این عرصه به طرح نظریه «واورنگی افکار عمومی» پرداخته و بر همین مبنا سعی شده تا صاحبنظران و متخصصان علوم مختلف و در رابطه با مبحث علاوه بر بررسی عوامل و زمینه های موثر بر وارونگی افکار عمومی به تبیین مفهومی این پدیده بپردازند.
در این پژوهش آمده است: پدیده وارونگی افکار عمومی را همینطور میتوان از جنبه اعتباری، بررسی کرد. تقریباً تمام انتخاب ها در هر ارتباط به این نکته وابسته است که آیا به قول و رفتار طرف مقابل خود اعتماد داریم و برای آن اعتباری قائل هستیم. بنابراین، آنچه اهمیت دارد، این است که چه عامل و یا عواملی، باعث می شوند کسانی را باور نماییم و برای آنها و سخن شان، اعتبار قائل شویم و در مقابل، برای برخی این اعتبار را نادیده بگیریم. بنابراین، افکار عمومی، فرایندی پویا، پرقدرت و باسابقه در تاریخ و موضوعی چند رشته ای با بسترهای ارتباطی است.
محققان این طرح تحقیقاتی تاکید می کنند که در پیدایش و بررسی مسأله افکار عمومی، عمل آگاهانه، وسایل ارتباط جمعی، احزاب، تشکل های سیاسی و شخصیت ها، رهبران مرئی و نامرئی، سنت ها، پیش داوری ها، ادراکات، نگرش ها، ارتباطات میان فردی و گروهی مؤثرند. به دلیل پیچیدگی های افکار عمومی- از نظر تنوع نگرش ها، عقاید، ایدئولوژی ها و احساسات- شناخت آن بخصوص برای سیاست گذاران، حیاتی تلقی می شود.
طبق نظر آنها، وارونگی افکار عمومی، پدیده ای چندبُعدی و برخوردار از لایه هایی درهم تنیده است که علاوه بر بُعد ارتباطی، عوامل و زمینه های بروز آنرا باید در سایر ابعاد حکومتی، دولتی، سیاسی، اجتماعی، آموزشی، مدیریتی، اقتصادی، فرهنگی، روانی، زیستی، تاریخی و فناوری هم جستجو کرد. بر این مبنا، پیشنهاد می شود برای شناسایی خصوصیت های درهم تنیده مخاطبان- که عملاً با نقش کاربردی آنها تداخل پیدا می کند- سازمان صدا و سیما در توجه به خصوصیت های مخاطبان، شاخصهای روانشناختی و اجتماعی را هم در نظر بگیرد. وارونگی افکار عمومی، موضوعی میان رشته ای است که هر یک از علوم ارتباطی، جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی، از منظر تخصصی، قادر به تجزیه و تحلیل بستر و زمینه های بروز این پدیده هستند.
این مقاله تاکید می کند که در بررسی آثار زمینه های رسانه ای و اجتماعی اثرگذار بر ساختارهای مؤثر بر افکار عمومی از سوی سازمان های رسانه ای، باید همه جانبه نگری و رعایت جامعیت و توازن در بررسی موضوع، مورد توجه قرار گیرد.
برحسب نتایج کسب شده، این معنا کاملاً قابل فهم است که بروز پدیده وارونگی افکار عمومی امری دفعی نیست؛ بلکه فرآیندی است که به مرور، شکل می گیرد؛ اما در زمینه ها، موقعیت ها و بزنگاه های متعدد و متنوع، به صورت دفعی به اشکال مختلف بروز و ظهور می یابد. این پدیده از منظر هر سه رهیافت ساختارگرایانه، تفسیرگرایانه و رفتارگرایانه، قابل بررسی، واکاوی و تحلیل است. وارونگی افکار عمومی را از منظر علوم شناختی هم میتوان مورد توجه قرار دارد، اما نتایج آن در حوزه رفتاری، قابل بررسی و تحلیل خواهد بود. بروز پدیده وارونگی افکار عمومی از جنبه واکنش های اجتماعی در مقابل تصمیمات برخوردار از ابعاد ملی، همراهی یا همراهی نکردن عمومی در مقاطع حساس و سرنوشت ساز یا در شرایط بحران- بخصوص در زمینه های سیاسی و اقتصادی- قابل درک است.
در بخش دیگری از این مطالعه پژوهشی آمده است: موضوعات مهم در رابطه با افکار عمومی- از حیث احتمال بروز وارونگی افکار عمومی- از جانب مرکز پژوهش و سنجش افکار صدا و سیما مورد پایش مستمر قرار بگیرد. در بین عوامل و زمینه ها، وزن مقولات و ابعاد ارتباطی در بروز پدیده وارونگی افکار عمومی، بسیار قابل توجه است و به عبارتی، در کنار مقوله های در رابطه با اعتماد و سرمایه اجتماعی، به طرز معناداری، بیشترین و حیاتی ترین سهم را در بین سایر ابعاد، علل و زمینه های ارتباطی به خود مختص کرده است. لزوم بازبینی و اصلاح بسترها و ساختارهای ارتباطی، مدیریت و مهندسی پیام، به روزرسانی گفتمان رسانه بر اساس ظرفیت های اقناعی، توان خنثی سازی جریان های رقیب و معارض، اولویت بخشی به مخاطب در فرآیند ارتباطی و مهار اثرات تخریبی فضای مجازی در فرآیند ارتباطات، بخشی از اولویت ها در مقابله با بروز پدیده وارونگی افکار عمومی است که می طلبد چگونگی و الزامات تحقق آن، محور پژوهش های ارتباطی قرار گیرد.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب